هنر شفاف اندیشیدن

هنر شفاف اندیشیدن

هنر شفاف اندیشیدن

چگونه رفتارهای غیرمنطقی خود را شناسایی کرده و آن ها را تغییر دهید؟

احتمالا شما فردی منطقی هستید،‌درست است؟ حتما در ارزیابی توانایی های شخصی خود هم مهارت بالایی دارید. متاسفانه احتمال این امر بسیار پایین است!

اما نیازی به نگرانی نیست . همه ما اغلب در زمان تصمیم گیری بسیار غیرمنطقی هستیم و بیش تر از آن چه تصور می کنیم تحت تاثیر علایق و عقایدمان دست به انتخاب می زنیم. مغز ما مخلوطی از قواعد ساده و راه های میانبری است که به اجداد ما کمک کرده تا تبدیل به غذای حیوانات درنده نشده و به اندازه ی کافی زنده بمانند تا بتوانند این صفات را به آیندگان منتقل کنند اما امروزه این میانبرها ما را به سمت اشتباهات و تعصباتی می راند که بیش تر از آن که کمکمان کنند، به ما آسیب می رسانند.

این نوشته به توضیح برخی از این دام ها که ممکن است هر روز در آن ها گرفتار شوید،‌می پردازد. همچنین راهی برای اجتناب از این دام ها به شما نشان می دهد تا بتوانید تفکر واضح و شفافی داشته باشید.

 

 

هنر شفاف اندیشیدن

آیا نسبت به توانایی های خود دید درستی داریم؟

آیا فکر می کنید که تخمینی واقع گرایانه از توانایی هایتان دارید؟ آیا معتقدید دیگران با گول زدن خود، توانایی هایشان را بالاتر از میزان واقعی فرض می کنند و شما این گونه نیستید: همه ی ما غالبا خودمان را با یک عینک خوش بینی می بینیم. تحقیقات نشان می دهند ما در حوزه های متعددی از زندگی بیش از حد به خودمان اطمینان داریم. برای  مثال مطالعات نشان می دهند که ۸۴درصد از مردان فرانسوی خود را بالاتر از میانگین جامعه می دانند. در واقعیت، تنها برای ۵۰ درصد می توانند از میانگین بالاتر باشند و نیمه ی دیگر باید پایین تر قرار بگیرند.

 

 

تحقیقاتی در ایالات متحده آمریکا نشان داد که ۹۳ درصد از دانش آموزان خودشان را به عنوان رانندگانی ماهرتر از حد میانگین می پندارند و ۶۸ درصد از اساتید دانشگاه نبراسکا به توانایی خود در آموزش، امتیازی بالاتر از میانگین دادند.

این اعداد نشان می دهند که اکثریت ما توانایی هایمان را فراتر از آنچه هستند در نظر می گیریم. همچنین ما اشتباها موفقیت هایمان را به توانایی های خودمان و شکست هایمان را به عوامل بیرونی نسبت می دهیم.

محققین برای بررسی این موضوع به برگزاری یک آزمون شخصیتی در میان افراد یک گروه دست زدند. (پاسخ سوالات این آزمون، امتیازهای دلخواه و غیرعلمی داشتند.)

وقتی افراد گروه بعدا مورد مصاحبه قرار گرفتند، کسانی که نمره های خوب گرفته بودند، معتقد بودند که نتایج تست توانایی های آن ها را نمایش می داد، در نتیجه آن ها شخصیت خود را موفق ارزیابی می کردند. آن هایی که در آزمون نمره های بد گرفته بودند، عقیده داشتند سیستم امتیازدهی این آزمون بی اساس بوده و این تست شخصیت شناسی، مزخرف است

آیا تا به حال تجربه ی مشابهی داشته اید؟

اگر در امتحانی در دوران دبیرستان نمره ی عالی می گرفتید، حس می کردید که خودتان مسئول موفقیت تان هستید. اگر شکست می خوردید، تصور می کردید که تقصیر شما نیست و امتحان غیر منصفانه بوده است. پس اکثر ما موفقیت مان را به دانش و توانایی  های خودمان نسبت می دهیم. راه حل مناسب برای پشت سر گذاشتن این امر ممکن است دعوت از دوستی صادق به صرف قهوه و پرسیدن نظراتش در مورد توانایی ها و ضعف هایتان باشد.

توانایی ما در کنترل و پیش بینی امور، بسیار محدودتر از آن چیزی است که می پنداریم.

 

چرا در کازینوها، افراد وقتی که نیاز به اعداد بزرگتر دارند تاس را محکم تر پرتاب می کنند؟ و اگر برای برد عدد کوچکتری مطلوب باشد آن را آهسته تر می اندازند؟

 

این قماربازان از توهم کنترل رنج می برند، یعنی اعتقاد به اینکه ما می توانیم روی چیزهایی که کنترلشان از دست ما خارج است تاثیرگذار باشیم. توهم کنترل به ما امیدواری می بخشد . اگر تصور کنیم که می توانیم روی موقعیت مان تاثیری بگذاریم . بهتر می توانیم از رنج های فراوان زندگی عبور کنیم.

برای نشان دادن این مطلب به این آزمایش توجه کنید:

برای بررسی آستانه ی تحمل درد و حساسیت صوتی افراد، آن ها را در یک اتاقک قرار دادند. در این اتاق سر و صدای گوش خراشی پخش می شد . جالب اینجاست هنگامی که درون اتاق یک دکمه ی قرمز رنگ اضطراری برای قطع صدا تعبیه شد افراد قادر به تحمل صداهای بلندتر و شدیدتری بودند. در واقع این دکمه مصنوعی بود و هیچ کاربردی نداشت؛ اما شرکت کنندگان این توهم را داشتند که موقعیت تحت کنترل آن هاست و در هر لحظه که بخواهند می توانند صدا را قطع کنند، در نتیجه می توانستند حد بیشتری از درد و صدا را تحمل کنند. پس نصب این دکمه های دلخوش کننده در مکان های مختلف می تواند سبب ایجاد حس کنترل در افراد شود. این حس هر چند غیر واقعی است اما می تواند مفید واقع شود.

علاوه بر این که میزان تاثیرگذاری ما بسیار کمتر از آن چیزی است که می پنداریم، ما توانایی خود در پیش بینی کردن امور را نیز به شدت دست بالا می گیریم.

✅ برای مثال این تحقیق ده ساله را در نظر بگیرید : در این مطالعه، ۲۸۳۶۱ پیش بینی از ۲۸۴ نفر که از نظر خودشان خیلی حرفه ای بودند، در زمینه های مختلفی مثل اقتصاد، ارزیابی شد. پیش بینی این متخصصین تنها اندکی از پیش بینی هایی که توسط ماشینت ها و به شکلی تصادفی صورت گرفته بودند، بهتر بود.

پس به نفعتان است که نسبت به پیش بینی ها رویکردی منتقدانه داشته باشید و انرژیتان را روی چیزهای اندک اما مهمی که واقعا تحت کنترلتان هستند متمرکز کنید.